من چرا هیچ برایم مهم نیست که در غزه دارد چه می گذرد؟وجدانم را از دست داده ام ؟ و تو نمی دانی این چه داستانی غریبی می شود برای خودش حکایت پسرک چپ مال ١٨ ساله ای که فلسطین طنین آرمان خواهیش بود و روزی نه خیلی دور، رسید به آنجا که تلویزیون را روشن کرد،از غزه شنید،سرش را به سمت راست کج کرد،یک لحظه مکث نمود ، کنترل را به دست چپش داد و تلویزیون را خاموش کرد...به همین سادگی!
دلیلیش ساده است امیر جان !
ReplyDeleteچراغی که به خونه رواست به مسجد حرام است !
و وقتی هی چراغ را ببرند به مسجد و من توی خانه توی تاریکی بمانم .
همین می شود .
مسجد که اتش بگیرد بی توجه از کنارش رد می شوم .
سیدو جان بحث کمکهای جمهوری اسلامی و آمریکا و اروپا به طرفین متخاصمین نیست . بحث این است که خانه و مسجد بی انسان هر دو ویرانه ای بیش نیستند و در این میانه انسانیت است که به هر روی به لجن کشیده می شود و البته دقیقا مثل همان چیزی که از بدو پیدایش انسان تاریخ مکرراً تجربه اش کرده است .
ReplyDeleteیادم پارسال یه پست بلند بالا نوشتی و من برات کامنت گذاشتم دلم نمی سوزه چون پول مردم ما داره می ره اونجا و مردم ما هر روز فقیر تر می شن!
ReplyDeleteخصوصی داری ارباب
ReplyDeleteاین که می گویند شورش را درآورده اند عده ای و بر عده ای دیگر تاثیر گذاشت همینه
ReplyDeleteدیشب توی خونه ما بحث سر این بود ،سره غزه و اینهمه کشت و کشتار و بی غیرت بازیه عرب ها! وقتی خود عرب ها به هم رحم نمی کنند و مصر از اونطرف راه ها رو بسته و از اینطرف هم اعراب دارن با اسرائیل مصالحه می کنن پس چرا ما داریم باز به سر و سینه می زنیم؟
ReplyDeleteاز طرفی دیگه! قضیه بوسنی برامون درس عبرت نشد؟؟؟؟بعد از تموم شدن اون جنگ آیا واقعا مردم بوسنی به غیر از انگشت شصت چیزی نشون ما دادن؟
بی تفاوتی شاید درست نباشه ولی این کاسه داغ تر از آش شدن زیاد جالب نیست
من خیلی دلم می سوخت واسشون اما یه دفعه که يه دختر از اين سرزمين miss world شد گفتم بي خيال... خودشون دارن حال ميكنن ما هي غصه شونو بخوريم...
ReplyDeleteبي خياله غزه...
من هنوز فکر می کنم که باید بین انسانیت و سیاست جمهوری اسلامی فرق گذاشت...رفتاری که با مردم غزه می شه جنایته...همدلی مون را باهاشون نباید که از دست بدیم.من از خودم بابت این بی تفاوتی ناراضیم
ReplyDeleteاینا همش تقصیر اوناس,تو که گناهی نداری.,(با ریتم خوانده شود)
ReplyDeleteله شده ایم لای روزمرگیهایمان.... بیش از آن را یارای ژرواز اندیشه نیست :(
ReplyDelete