Wednesday, December 24, 2008

خر

و من الان یک نگاهی به امیر دو سه پست اخیر کردم و به شدت تحت تاثیر ثبات رای،میانه روی و تعادل شخص شخیص ایشان قرار گرفتم.البته بخوام رو راست باشم این تاثیر با حضور والد نکوهش گر درون چند برابر شد که دیشب حوالی ساعت ٢ بیدارم کرد،توی چشم هام خیره شد و گفت«خر» و من فکر کردم در باز مانده و یک خر بدبختی سرش را انداخته پایین و آمده توی خانه و همه خانه وسیع ۵٨ متری ام را گشتم و خر فوق الذکر را نیافتم،آمدم دوباره بخوابم دیدم باز یکی تیکان تیکانم می دهد.چشم وا کردم دیدم سانچو ایستاده بالای سرم و می گوید «خره چی شد»خلاصه اینها مگر گذاشتند تا صبح من بخوابم...


پی نوشت:از همه دوستانی که تلفنن،اس ام اسن،ای میلن و کامنتن از من کمترین،حمایت معنوی به عمل آوردند بسی سپاسگزارم.خوب می باشیم و کلن بر اساس آخرین پژوهش ها بادمجان بم فاقد آفت خاصی می باشد فلذا چاکرات!

9 comments:

  1. خوبه رفیق..تمرین انتقاد پذیری!!!

    ReplyDelete
  2. مهم این نگاهست

    ReplyDelete
  3. چطور می شود از گودر بخوانیمت ؟

    ReplyDelete
  4. پستهای زنی باید باشد معرکه ست...معرکه

    ReplyDelete
  5. عرض ارادت ارباب شدید!
    چشم انتظاریم بدجور!!

    ReplyDelete
  6. دارمت شدید هرجور که باشی یه ادم عصبانی یا در دسته غیرادمیزاد یا از رسته گیاهان بدون آفت یا...

    ReplyDelete
  7. داداش من خره؟ خر خودتی.  

    ReplyDelete
  8. من اینقده به این پستت خندیدم که نگو ونپرس.

    به نظرم وبلاگ و اینکه تو یوبلاگ هر چی دلمون می خواد بنویسیم حق مسلم ماست .

    من هنوز هم برای جفتتون ارزوی ارامش میکنم.

    ReplyDelete